نوشتن مانند آن ماتادور ماهری است که مدام دارد جاخالی میدهد و تو آن گاو خشمگینی که یا هوا را می شکافی یا با سر میروی توی دیوار چوبی میدان گاوبازی.
فلاش فيكشن
(دورهي جديد، شماره بیست و دو)
پرسید: شمارتو میدی؟
با خنده گفت: کدوممون؟
بعد از نگاهی که بهشون کرد با بیتفاوتی گفت: اوم... فرقی نداره!
ـ آشغالِ کثافت... گمشو.
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر