فلاش فيكشن
(دورهي جديد، شماره بیست و پنج)
یک
در کشوئی باز میشود. صدائی به داخل میآید:
ـ آقایون کاکائو نمیخوان... کاکائوهای آدمکی با تاریخ انقضا!
دو
درماندهگی مسافران همراه با عصرِ خستهیِ همیشه در انتظارِ صدا، بیثمر ماندن تلاشِ چشمهایی برای دوختن صدا بر قامتِ صاحبِ صدا، بیرون زدن لبانی بیرنگ از حصارِ ماسکی سبزرنگ غافل از حصاری سیاه به قدمت سالها، کشیده شده بر قامتِ صاحبِ صدا.
سه
در کشوئی باز میشود. صدا خارج میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر