۱۳۸۹۰۲۱۳

شبیه کافکا


فلاش فيكشن

(دوره‌ي جديد، شماره بیست و چهار)


روی نیمکتی در پارک دو پسر جوان نشسته‌اند، ظاهرا منتظر دوست‌ِدختر یکی از آن‌ها. سر و صدائی از گوشیِ یکی از آن‌ها بلند است.

روی نیمکت مقابل آن‌ دو اما، دو پیرمرد نشسته‌اند و دوتای دیگر هم روبه‌رویشان ایستاده‌اند. به نظر، آن‌ها نیز منتظر یکی دیگر از جنس خودشان باشند چون مدام با او تماس می‌گیرند و محلی را که در آن قرار دارند به او اطلاع می‌دهند.
بین دو نیمکت یک باریکه‌راه فاصله است که گاه‌گاهی رهگذری با شتاب از آن عبور می‌کند.